در صنعت فارکس اصطلاحات بیشماری وجود دارد که برخی از آنها به آسانی با گذشت زمان فراموش میشوند. ولی از آنجا که آموزش فارکس بدون واژهنامه اصطلاحات فارکس کامل نیست، واژهنامهای را برای تشریح تعارف کلیدی به سادهترین صورت ممکن، گردآوری کردهایم. بدین ترتیب دیگر هرگز دچار سردرگمی نخواهید شد.
وقتی بانک یا نهاد مالی از طرف مشتری در معرض قراردادهای فارکس قرار بگیرد.
قیمتی که یک معامله گر در آن سطح، خرید یک ابزار مالی را قبول می کند.
کالا/منبع دارای ارزش.
نرخی که بانک مرکزی کشور با آن به بانکهای داخل کشور وام میدهد.
در یک جفت ارزی، اولین ارز جفت ارز پایه نام دارد. مثلاً در جفت USD/JPY، دلار آمریکا (USD) ارز پایه است.
زمانی ایجاد میشود که قیمت اوراق بهادار، دارایی یا بازار معینی رو به نزول باشد.
قیمتی که بازرگان در آن آماده فروش اوراق بهادار میشود.
زمانی ایجاد میشود که قیمت اوراق بهادار، دارایی یا بازار معینی رو به صعود باشد.
سفارشی برای انجام دادن تراکنشی در یک قیمت معین یا پایینتر از آن. واژه «حد» به قیمت مشخص اشاره دارد.
وقتی سرمایهگذار با نرخ بهره پایین وام میگیرد تا بتواند به خرید سرمایههایی که احتمالاً نرخ بهره بالاتری ایجاد میکنند، بپردازد.
با بسته شدن جایگاه تراکنش کامل میشود، چه جایگاه بلند باشد چه کوتاه یا چه سودآور باشد چه زیانآور.
با عنوان قیمت بستن نیز شناخته میشود و نرخ نهایی داد و ستد اوراق بهادار در یک روز، شمع یا بازه زمانی معین است.
وقتی ارزش ارزی در برابر ارز دیگر بالا میرود.
گروه مشخصی از ارزها که با ایجاد میانگینی وزنی معیار ارزشگذاری تعهد را شکل میدهد.
قراردادی که در آن قیمت خرید یا فروش ارز در تاریخ مشخص شده آینده تعیین میشود. سرمایهگذاران از قراردادهای سلف اغلب برای جبران ریسک استفاده میکنند.
جفتی که با دو ارز متفاوت که در تراکنش فارکس داد و ستد میشوند شکل میگیرد. مثلاً: EUR/USD.
نموداری که تحولات اوراق بهادار را در یک روز نشان میدهد.
معاملهای که ظرف یک روز باز و بسته شود.
حساب داد و ستد که با پول مجازی پر میشود و بازرگان به کمک آن میتواند پیش از سپردن پول واقعی به حساب داد و ستد زنده به بررسی بازارها و آزمایش سکوی داد و ستد مورد نظر خود بپردازد.
تعداد سفارشهای باز خرید و فروش که در قیمتهای متغیر برای اوراق بهادار ارائه میشود.
وقتی ارزش سرمایهای کاهش مییابد، فاصله بین نقطه اوج و پایینترین نقطه آن افت نامیده میشود.
کارگزاری که ارتباط مستقیم مشتریان خود را با استفاده از «شبکه ارتباطات الکترونیکی» (ECN) با تامینکنندگان نقدینگی برقرار میکند.
نرخی که در آن میتوان ارزی را با ارز دیگر مبادله کرد.
وقتی داد و ستدی انجام میگیرد.
به مبلغ سرمایهگذاری شده در اوراق بهادار که در معرض ریسک بازار قرار میگیرد اشاره دارد.
تکمیل سفارش.
وقتی سرمایهگذار قصد دارد معاملهای را با قیمت بسیار دقیقی انجام دهد، سفارش «اجرا یا توقف» میدهد - یعنی اگر سفارش در قیمت مطلوب اجرا نشود، باید فسخ یا متوقف شود.
قیمتی که سفارش با آن تکمیل شده است.
نرخ برابری که ثابت نیست و بسته به عرضه و تقاضا برای ارز معینی نسبت به سایر ارزها تعدیل میشود.
نمودار دیجیتال که نوسان قیمت جفت ارزی را نشان میدهد و سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند تصمیمات تجاری آگاهانه بگیرند.
راهبردی تجاری مبتنی بر این مفهوم که اگر شما ارزی را در بازه زمانی بسیار کوتاهی بخرید و بفروشید (یا بفروشید و بخرید)، به احتمال فراوان سودی بیشتر از آنچه بر اثر نوسان شدید قیمت به دست میآمد، به دست میآورید.
سامانهای که سیگنالها را در اختیار بازرگان قرار میدهد تا مشخص شود که آیا زمان خاصی برای خریدن یا فروختن جفت ارزی مناسب است یا خیر.
نرخ برابری ارز که جفت ارزی را در آن میتوان خرید یا فروخت.
به نرمافزار داد و ستد خودکار اشاره دارد که برای تصمیمگیری درباره لزوم خریدن یا فروختن جفت ارزی در یک زمان معین طراحی شده است.
تاثیر رویدادهای اقتصادی و سیاسی بر قیمتهای بازار مالی (اعلام نرخ بهره، نرخ بیکاری و...)
سرمایهگذاران از داد و ستد تامینی برای محافظت از خودشان از طریق کاهش ریسک احتمالی از نوسانات زیانآور بازار استفاده میکنند. داد و ستد تامینی به معنای دو سرمایهگذاری متعادلکننده برای کمینه کردن زیان احتمالی ناشی از نوسانات قیمت است.
نرخ بهرهای که از وامهای کوتاهمدت بین بانکی دریافت میشود.
کارگزاران اهرم را برای بیشینه کردن قدرت خرید بازرگان از طریق ایجاد امکان سپردهگذاری اندک و داد و ستد در حجم بیشتر عرضه میکنند. اهرم به شکل نسبت بیان میشود، یعنی اگر 1:100 باشد، قدرت خرید بازرگان 100 برابر میشود.
سفارشی برای اجرا کردن داد و ستد در یک قیمت معین یا قیمت بهتر.
قیمتی که به سفارش حدی مربوط میشود.
حجمی از یک جفت ارزی مشخص که در بازار در دسترس است.
گرفتن جایگاه بلند در قبال یک ارز به آن معنی است که آن را میخرید. در جفت ارزی، اولین ارز از جفت ارزی، یعنی ارز پایه، را میخرید.
لات مقداری استاندارد از ابزار مشمول داد و ستد است. در فارکس یک لات 100,000 واحد از یک ارز مشخص است.
به مقدار پولی که برای حفظ جایگاه باز باید در حساب خود داشته باشید اطلاق میشود.
اعلانی است که به شما میگوید که باید پول بیشتری به حساب داد و ستد خود واریز کنید تا مارجین کافی برای حفظ جایگاه باز موجود فراهم شود.
قیمت یک جایگاه باز در صورتی که در نرخ جاری بازار بسته شود.
سفارش معامله که باید فوری با بهترین قیمت موجود اجرا شود.
مظنه جاری یک جفت ارزی.
میکرو لات معادل 1,000 واحد از ارز پایه در جفت ارزی است.
قیمتی که دقیقاً بین قیمتهای پیشنهاد و درخواست قرار میگیرد.
وقتی بازرگان به بازار بین بانکی دسترسی مستقیم داشته باشد و میز معامله در معاملات بازرگان نقش نداشته باشد.
جایگاه گرفته شده برای جفت ارزی/اوراق بهادار که مشمول سود یا زیان است.
روش سنتی داد و ستد فارکس «روی پیشخوان» بود که در آن بازرگان معاملات فارکس را از طریق تلفن یا دستگاههای الکترونیکی انجام میداد.
وقتی جایگاه بازرگان باز میماند و به روز کاری بعدی منتقل میشود.
پیپ (Pip) سرنام «درصد در نقطه» (Percentage in Point) است و کوچکترین تغییر قیمتی است که در نرخ برابری دیده میشود. در بیشتر موارد جفتهای ارزی با چهار رقم اعشار قیمتگذاری میشود و کوچکترین تغییر را میتوان در آخرین رقم اعشار دید.
بستن جایگاه برای کسب سود.
ارز مظنه همان ارز دوم جفت ارز است. مثلاً در EUR/USD، دلار آمریکا (USD) ارز مظنه است.
بازاری که مشمول قوانین و مقرراتی است که برای محافظت از سرمایهگذاران اجرا میشود.
سطح قیمتی که سهام یا ارزی به سختی از آن بالاتر میرود و در نتیجه ممکن است نزولی شود.
ابزارها و راهبردهایی که بازرگان از آنها برای محدود کردن هر چه بیشتر ریسک مالی استفاده میکند.
در فارکس، نرخ تجدید نرخ بهرهای است که بازرگان با باز نگه داشتن (تمدید) جایگاه در طول شب میپردازد یا کسب میکند.
به کل مقدار وجوه مشمول باز کردن و بستن جایگاه اشاره دارد.
زمانی رخ میدهد که بازرگان سفارشی را در قیمتی اجرا کند که با قیمتی که انتظار میرود در آن داد و ستد اجرا شود، بسیار متفاوت باشد. این وضعیت معمولاً در دورههای پرنوسان که بازرگانان از سفارشهای بازار و سفارشهای قطع زیان استفاده میکنند رخ میدهد.
ارزی است که به رویدادهای سیاسی و اقتصادی حساس است و در نتیجه دچار نوسان شدید میشود و معمولاً ناپایدار است.
بازرگانی که در هنگام داد و ستد ریسک هنگفتی میکند و به امید کسب سود بالا به داد و ستد ابزارهایی با ریسک بالا میپردازد.
بالا رفتن یا پایین آمدن ناگهانی قیمت که در بازه زمانی کوتاهی رخ میدهد.
تفاوت بین قیمت درخواست و پیشنهاد جفت ارزی.
سفارشی که برای خریدن یا فروختن اوراق بهادار/ارز به شرط حاصل شدن یک قیمت معین ارائه میشود. این سفارش برای محدود کردن زیان جایگاه ارائه میشود.
سفارشی که برای بستن یک جایگاه پس از رسیدن به یک قیمت معین ارائه میشود.
بازرگانان از تحلیل فنی برای پیشبینی قیمت از طریق بررسی دادههای بازار/تاریخی به کمک نمودارها و شاخصهای تجاری بهره میگیرند.
به سطح عدم قطعیت مربوط به نوسانات قیمت اوراق بهادار/جفت ارز مشخص گفته میشود.
سود به بازده سرمایهگذاری گفته میشود و معمولاً بر حسب درصد بیان میشود.